بد شانسی

پارسال همین موقع ها بود که یه سری اتفاقا عجیب غریب توی زندگیم افتاده بودحرفایی که توی دلم بود رو به زبون اورده بودموابسته به کسی شده بودم که میدونستم هیچ وقت نمیتونم بهش برسممیدونستم که بدترین کارو کر بد شانسی...ادامه مطلب

دوباره وبلاگو ساختم

دوستی که از خیلی وقت پیش داشتمش

حرفامو فقط به وبلاگم میگفتم

نوشتن حرفام حس خوبی بهم میداد

اون محرم اسرارم بود

دلم براش تنگ شده بود

دوباره ایجاد کردم که داشته باشمش

خوش اومدی وبلاگ جونم

بد شانسی...

حرفای منفی زیاد میشنوم

نمیدونم چیکار کنم

دوست ندارم روی تصمیماتم تاثیر بذارن

ولی ناخوداگاه تمرکزم میره سمت اون حرفا

بعضی وقتا احساس میکنم اشتباه تصمیم گرفتم

پشیمون میشم از درس خوندن

ولی میدونم که تنها راهی هست که منو به هدفم میرسونه

کاش حداقل یه نفر هم باشه حرفای خوب بزنه...

بد شانسی...

خیلی نگرانم

از اتفاق هایی که داره میفته

نمیدونم چرا اینطوری شد

خدایا کمکم کن

قول دادم بهت...

بد شانسی...

 

تمامی روزها یک روز اند 
تکه تکه میان شبی بی پایان ...

*شمس لنگرودی

 

بد شانسی...

خبر خوش این است که از یک جا به بعد یاد می گیری که با کسی بحث نکنی، دشمن نسازی و برای خودت دغدغه نتراشی.خبر خوش این است که یک روز برای همیشه خودت را بلد می شوی، یاد می گیری که کی سکوت بکنی، کی دزدکی نگ بد شانسی...ادامه مطلب

این روزا همش دارم به این فکر میکنم کهمن با تو یه محله بزرگ شدمو فاصله مون در حد چند کوچه و خیابون بودولی بی خبر از هم داشتیم زندگی میکردیمقسمت نبود اونجا آشنا شیم باهماگر هم بود اینقدر مغرور بودیم که بد شانسی...ادامه مطلب

میدونستی امروز 21 آبانه؟

و ما دقیقا 21 شهریور از هم جدا شدیم

چه روز سختی بود

دوماه گذشت از کافه ای که رفته بودیم

برام مثل یه خواب میمونه اون روز

چقدر سخت بود این دوماه

بدترین لحظه هارو تجربه کردم

دلم گرفت گریه کردم 

به زمین و زمان گله کردم

نتیجه ای نداشت

خوب نمیشه این درد 

هنوزم تازه است

خیلی وقتا اذیتم میکنه

بد شانسی...

حس خوب یعنی یکیو یجور دیگه بشناسی

یجوری که فقط تو میشناسیش

بقیه یه چیزای دیگه راجبش فک میکنن

ولی با تو یه جور دیگه اس

حس خوب یعنی یکی که فقط با تو یه جور دیگه اس

خوشحالم که یکی هست برام مث بقیه نیست

 

بد شانسی...

با اینکه میدونستم بگم امروز میام خوشحال میشهولی نگفتمخواستم غافلگیرش کنمتو راه که داشتم میرفتم قلبم از جاش داشت درمیومدمیدونستم قرار دقیقا روبروی در بشینهاز در که رفتم تو بوووم یهو منو که دید خیییلی ش بد شانسی...ادامه مطلب